چطوری کارهامو به فردا نندازم ؟
در دنیای پرشتاب امروز ,یکی از چالش های رایج افراد به تعویق انداختن کارهاست یا همان اهمال کاری .
این رفتار نه تنها به کاهش بهره وری بلکه میتواند پشیمانی ,افسردگی ,بی هدفی و استرس و اضطراب را برای ما به همراه داشته باشد .
با وجود اینها بعضی از ما چه از عمد و چه غیر عمد کارهایمان را به فردا یا همان جمله معروف (از این شنبه دیگه شروع میکنم )می اندازیم .
در این مقاله قراره راجب تکنیک هایی برای مقابله با اهمال کاری بپردازیم تا بتوانیم به بهبود کیفیت زندگیمان و مدیریت زمانمان کمک کرده و احساس رضایت و موفقیت بیشتری برخوردار شویم .
بریم سراغ سوالاتی که احتمالا از خودمون می پرسیم زمانی که کارها رو تعویق می اندازیم
- چرا ما کارها را به تعویق بیندازیم، حتی وقتی میدونیم خیلی مهم هستند؟
- چرا وقتی یه کار مهمی را شروع می کنم، دوست دارم یه کار دیگه رو انجام بدم؟
- برای حرکت کردن رو به جلو باید چه کار کنم؟
به نوعی سوال های مطرح شده بالا که از خودمان میپرسیم اشتباه هستند در اصل باید از خود بپرسیم :
⇐وقتی که من این کار را به تعویق می اندازم چه سودی برای من دارد؟
تکنیک هایی برای شکست این موضوع ↓↓↓
-
کار را از جایی شروع کنید و فقط انجام دهید
همه چیز تنها به اقدامکردن ختم میشود. میتوانید تمامی مراحل تعیین استراتژی، برنامهریزی و نظریهپردازی را طی کنید، اما اگر در نهایت اقدام نکنید، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.بسیاری از افرد دایما از شرایط زندگی خود ناراضی هستند اما همچنان از اقدامکردن امتناع میکنند. هیچکس درراه رسیدن به موفقیت، کارها را به زمان دیگری موکول نکرده است پس اگر میخواهید کاری را انجام دهید، فقط کافیست از جایی شروع کنید و آن را انجام دهید.و مدام به شنبه موکول نکرده .
-
همیشه برای خودتون فهرستی از کارهای ضروری ترتیب بدین
این کار به شما کمک میکنه که همیشه فهرستی از کارهای لازم رو در نظر داشته باشین.
این فهرست به شما کمک میکند تا اولویتها را مشخص کنید و بدانید که کدام کارها باید در اولویت قرار بگیرند.
به طور مثال : در دفتر یادداشتمان کارهای مهم را ابتدا نوشته و بغلش نشانه های بزرگی •زده که بدانیم کار ضروری روزمان است و حتما باید انجام بدهیم
و کارهای روزانه که خیلی ضروری نیستن را با نشانه های کوچک° یادداشت میکنیم .
-
خودتون رو توانا بدونین و به ناتواناییهاتون فکر نکنین
باور داشتن به توانایی هایمان مترادف با اعتماد به نفس ماست
این نکته بسیار مهمی است
وقتی به جای تمرکز بر ناتوانیها، روی نقاط قوت و تواناییهایتان تمرکز کنید، میتوانید به راحتی بر چالشها غلبه کنید و به اهداف خود نزدیک و نزدیک تر شوید.
برای تمرکز بر تواناییهای خود میتوانید از :
- تهیه فهرستی از توانایی های خود که منجر به شناخت نقاط قوت و مثبت شما میشود .
- هدفگذاری مثبت کنید این کار باعث میشود تا با استفاده از توانایی هایی که داریم به هدف های خود رسیده و احساس بهتری داشته اشیم .
- محیط مثبت را انتخاب کنید تا رشد شما در جای مناسب دیده شود و اطرافیانتان با تشویقشان به شما انرژی بیشتری بدهند .
- گفتگوی مثبت با خود داشته باشید و مدام نقاط قوت خود را بیاد اورده بجای تمرکز بر روی نواقص ,تا شاهد پیشرفت خود باشید .
داستان ضرب المثل کار را به امروز نینداز
در روزگاران قدیم ,مرد تنبلی زندگی میکرد که در کارهای زندگی خود تنبلی و سستی میکرد و همواره کار امروز را به فردا می انداخت .
تنبلی او در حدی بود که حتی کارهای خیلی ساده را پشت گوشت مینداخت و با خود میکفت (حالا ولش کن ,وقت بسیار است بعدا انجام میدهم )
و این کارها روی هم انباشته و مشگلات بزرگ درست میکرد .
از قضای روزگار در کنار خانه این مرد درختچه ای کوچک روییده بود که شاخه هایش پر از شاخه های تیز و برنده بود .
درختچه ای بی خاصیت که فقط خار خود را در دست و پای این و ان فرو میکرد .
از انجایی که این درختچه سر راه بود و همه مردم از این موضوع شکوه و شکایت میکردند .
درختچه خار بزرگتر می شود
رهگزران هر روز به ان مرد تنبل تذکر میدادند و مرد تنبل میگفت “حتما فردا اورا از ریشه در میاورم ” اما فردا میرسید و باز ان درختچه همانجا بود .
روزها و هفته ها و ماهها گذشت و درختچه قوی و پر بار میشد و مرد تنبل هم تنبل و تنبل تر .
گذشت و گذشت درختچه به قدری بزرگ شده بود که کندنش نیاز به توان زیادی داشت و از مرد تنبل ساخته نبود .
شکایت مردم
بالاخره کار به جایی رسید که مردم به او گفتند اگر درختچه را نکنی از تو پیش حاکم شهر شکایت میکنیم و مردم نیز نزد حاکم رفتند و از او شکایت کردند.
حاکم دستور داد که ان مرد را بیاورند .
حاکم به او گفت “ای مرد تنبل مگر نمیبینی مردم هرروز از ازارو اذیتی که این درختچه دارد ناراضی هستند پس چرا انرا از بین نبرده ای ؟
مرد تنبل گفت :من که به همه معترضان گفته ام هر چه زودتر ان درختچه را از بین خواهم برد .
حاکم گفت :اما مردم مدعی هستند که مدتهاست از تو درخواست کرده اند و تو همیشه امروز و فردا کرده ای !
این زمان انقدر طولانی شده که ان درختچه کوچک به درخت تناور تبدیل شده است .
مرد تنبل گفت :چشم همین فردا انرا قطع میکنم .
حاکم خندید و گفت ای مرد تنبل از تنبلی بردار ,چرا فردا همین امروز انرا بکن و خیال مردم را اسوده کن .
بتو نصیحت میکنم دست از امروز و فردا کردن برداری و هیچوقت کار را چه کوچک چه بزرگ به فردا موکول نکنی ,پس اکنون برو و ان درخت را قطع کن .
مرد تنبل تصمیم به قطع کردن درختچه خار گرفت
مرد تنبل تصمیم به قطع کردن درختچه گرفت .
مردم اورا مسخره میکردند که او به تنهایی نمیتواند این کار را کند و مرد تنبل از این حرفها ناراحت و گفت همین امروز میروم و به تنهایی ان درخت را قطع میکنم .
مرد انرا گفت و به خانه رفت, تبری ورداشت و به جان درخت افتاد اما دید بریدن ان کار بسیار دشواری است .
تنه ان انگار از اهن بود و تبر به ان فرو نمیرفت .
بالاخره با تلاش فراوان توانست ان درخت را ببرد, حالا مانده بود ریشه ان که بسیار دشوار تر از بریدن ان بود .
مرد تنبل مشغول بود که دید همسایه هایش با بیل و کلنگ به کمکش امده اند و به او کمک کردند تا ریشه را در بیاورد و بسوزانند و سپس مردم با خاطره ای اسوده از ان مسیر گذر میکردند .
این ضرب و المثل زمانی به کار میرود که فردی بی بهانه و بخاطر تنبلی کاری را که باید انجام دهد به تعویق میاندازد تا از زیر بارش شانه خالی کند .
در نتیجه :کارها را به فردا نیاندازیم تا انجام انها هم برایمان اسان تر باشد و هم زندگی خود ساماندهی کنیم .